موفقیت,زناشو ئی ,آرامش,خوشبختی,زندگی,ازدواج,عشق,زناشوئی,موفقیت
فرار از بدبینی با یک سلاح اساسی
سه شنبه 1 مرداد 1392 ساعت 19:57 | بازدید : 240 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

تو با این شیوه درس خواندن به هیچ جا نمی رسی. نمی دانم چرا بد می آورم، مطمئنم که باز هم موفق نمی شوم. من هیچ گاه نخواهم توانست یک ارتباط موفق را تجربه کنم و.....

 

بدبینی

آیا شما هم جزء افرادی هستید که مدام جمله های بالا را تکرار می کنند. شما خودتان را چگونه می بینید؟ اطرافیانتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ و یا آینده را چگونه تصور می کنید؟

بدبینی,فرار از بدبینی,مثبت اندیش بودن

 

مثبت اندیش بودن به معنای آن است که تصور خوبی از خودمان داشته باشیم نه اینکه همواره خود را سرزنش کنیم. البته اشتباه نکنید این اصلاً به معنای آن نیست که ما در توانایی ها و نقاط قوت خودمان اغراق کنیم و خودمان را بیشتر از آنچه که هستیم ارائه دهیم. و کاملاً نسبت به نقاط ضعفی که داریم نابینا باشیم و یا حتی آن را انکار کنیم.مثبت اندیش بودن یعنی نیک اندیشدن درباره دیگران و با آنان به صورت مثبت برخورد کردن. این واژه به معنای نادیده گرفتن کاستی ها، انتقاد نکردن و عدم تلاش در جهت بهبود آنان نیست.بلکه به معنای دیدن واقعیت و برنامه ریزی دقیق، هدفمند و امیدوارانه برای تغییر آن است.

 

روان شناسان بدبینی را نوعی بیماری و اختلال روانی تعریف می کنند که درجات مختلفی دارد. مسلماً همه ما ممکن است در موقعیت ها و در برها هایی از زندگی نسبت خودمان، اطرافیانمان و یا حتی به آینده ناامید شویم. اما افراد بدبین به شکل یک بیماری دارای احساسات خاصی هستند که گاه فرد امیدش را به زندگی از دست می دهد.

 

به طور کلی انسان ها دو دسته اند: دسته اول افرادی هستند که خودشان را با همه خصوصیات خوب و بدی که دارند می بینند و یاد گرفته اند که با خودشان زندگی کنند و سعی می کنند تمام انرژی خود را در جهت بالا بردن نقاط قوت و کاهش نقاط ضعفشان بگذارند.

 

مثبت اندیشان، چشم و گوش و حواس خود را در راستای خوبی ها، حسن ها، نقاط قوت ، زیبایی ها، توانایی ها، تشویق ها و پیدا کردن راه حل به کار می گیرند. اما بر عکس دسته دوم افرادی هستند که دچار این باور معیوبند که ظرف وجودی خودشان و دیگران پر شده از بدی ها ، کاستی ها و ضعف ها. و بر خلاف دسته اول افراد منفی نگر تمام حواس خود را در راستای اشکالات،ایرادها، کاستی ها و ضعف ها به کار می گیرند. و منفغل، غمگین، بدبین، شکاک، دودل و کم انرژی و افسرده اند.

 

افراد بدبین تهی از اعتماد به نفس هستند. به گفته ی برخی روان شناسان و برگرفته از برخی کتاب های این حوزه ی مطالعاتی گاه شکست های پی در پی در عرصه خانوادگی، شغلی و روابط اجتماعی منجر به بروز بدبینی و یاس در افراد می شود. و کاملاً مسلم است که این دسته از افراد به دلیل سد بزرگ افکار منفی به سختی قادرند که ارتباط رضایت بخشی را با دیگران تجربه کنند. چرا که از نظر این دسته از افراد آدم های دیگر پیوسته به دنبال سوء استفاده و منفعت طلبی می باشند.

 

افراد بدبین همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند. و در هر اتفاقی تنها به جنبه های منفی آن توجه می کنند. زیبایی ها و نیکویی ها را نمی بینند یا از دیدن آنها لذت نمی برند. این بدبینی فرد ممکن است به تمامی حیطه های زندگی کشیده شود.

 

اما بدبینی یا به قول قدیمی ها بددلی وقتی از شکل اجتماعی به درون خانواده راه می یابد بسادگی قابل گذشت نیست. زمانی که آتش بدبینی در خانواده شعله ور می شود و همسران به دلیل بدبینی و سوء تفاهمات یکدیگر را متهم می کنند، بدون شک فرزندان نیز از چنین آسیب هایی در اما نخواهند بود. در خانواده های از هم پاشیده که والدین با هم لجبازی می کنند و سوء تفاهم در آن زیاد است فرزندان بیشتر به بدبینی گرفتارند.

 

اما اگر تا به امروز در دور باطل افکار منفی و بدبینی گیر افتاده اند، ولی شما محکوم نیستید که تا ابد با باورهای اشتباهتان زندگی کنید.باورهای غلط زیادی ممکن است در همه ما وجود داشته باشد که گاه ریشه این باور ها از دوران کودکی ما نشات می گیرند.و متاسفانه گاهی می توانند منشاء بسیاری از شکست ها و ناکامی های ما در عرصه های مختلف باشند. باورهای غلطی همچون- من هیچ گاه موفق نمی شوم. و یا من هیچ گاه از پس هیچ کاری برنمی آیم- سعی کنند این باور ها را شناسایی کنید و با افکار و باورهای صحیح جایگزین نمایید.

 

با افراد خوش بین بیشتر معاشرت کنید و معاشرت با افراد منفی را کم کنید. در اطراف ما آدم های زیادی هستند . اینکه شما با چه کسانی معاشرت کنید از اهمیت زیادی برخوردار است. مسلماً همه ما در زمانی که در کنار افراد شاد، سرحال و مثبت قرار می گیریم شادمان تر می شویم و احساس رضایت بیشتری می کنیم. اما زمانی که در کنار افرادی قرار می گیریم که مدام منفی بافی می کنند احساس گرفتگی، تنش، تشویش و ناراحتی و بیماری می کنیم.زمانی که کنار افرادی قرار می گیرید که به شما استرس می دهند آنان آدرنالین را به شما سرازیر می کنند و شما تحت تاثیر آن مشوش و گرفته می شوید. همچنین افزایش هورمون استرس کورتیزول نورون های مغزی را با دشواری روبرو می کند.

بدبینی,فرار از بدبینی,مثبت اندیش بودن

مثبت اندیش بودن، خوش بینی

اما شما مجبور نیستید که بیش از اندازه وقت صرف کنید. در عوض بهتر است با کسانی وقت خود را بگذرانید که روحیه شما را بهتر می کنند. هنگام صحبت با خودتان و دیگران از واژه ها و عبارات مثبت استفاده کنید.ساختن عبارت های مثبت کار دشواری نیست. فقط سعی کنید از جملات منفی پرهیز کنید و از فعل زمان حال استفاده کنید. فهرستی از افکار منفی خود را در طول روز تهیه و معادل مثبت هر یک را بنویسید و در جهت آن بکوشید.

 

ضمناً از یاد نبرید که مثبت دیدن رویدادها و افراد با ساده لوحی و دهن بینی متفاوت است.بسیاری از ما تا آنجا در مثبت اندیشی افراط می کنیم که اعتماد مفرط به هر شخصی و هر کاری منجر به خسران و ضرر ما می شود.

 

بنابراین سعی کنید اندازه را نگه دارید و تعادل را حفظ کنید.منظور از خوش بینی اعتماد کامل به تمام اطرافیان نیست. بلکه پرهیز از هجمه شکست و سوء ظن و امید به آینده برای داشتن زندگی راحت است.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اعصابتان را کنترل کنید
سه شنبه 1 مرداد 1392 ساعت 19:52 | بازدید : 203 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

عصبانی بودن ,کنترل اعصاب

 

وقتی کسی در خیابان با رانندگی بد خود، سد راه شما می‌شود، خونتان به جوش می‌آید؟ وقتی فرزندتان در خانه همکاری نمی‌کند، اعصابتان خرد می‌شود؟ عصبانیت احساسی کاملاً طبیعی و حتی سالم است. اما خیلی مهم است که به طریقی مثبت با آن کنار بیایید.

 

چرا که یکی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد.

 

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را کنترل نمائیم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم: عصبانیتی که کنترل نشود می‌تواند هم به سلامتتان و هم به روابطتان آسیب بزند.

 

*عصبانیت توانائی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد، زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یکدیگر هستند.

 

*عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیح‌شان می‌گردد

 

*عصبانیت موجب کاهش مهارت‌های اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

 

*عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود می‌کند

 

*همچنین عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرم‌تر می‌توان موفقیتی در پی داشت.

 

*عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).

 

*در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیار می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل می‌باشد.

 

برای کنترل عصبانیتتان آماده‌اید؟

مهارت‌های کنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود کاهش دهید. در ست است مسلط شدن بر اعصاب کار سختی است اما شما می‌توانید از این نکات استفاده کنید تا بتوانید عصبانیتتان را کنترل کنید.

عصبانی بودن ,کنترل اعصاب

با این 10 نکته شروع کنید

1 .وقفه بیندازید: تا 10 شمردن فقط برای بچه‌ها نیست. قبل از اینکه در یک موقعیت پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش می‌تواند کمکتان کند اعصابتان آرام‌تر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت موردنظر دور شوید تا کمی عصبانیتتان فروکش کند.

 

2. وقتی آرام شدید، عصبانیتتان را بروز دهید: به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیتتان را به طریقی قاطع اما غیرمقابله‌ای ابراز کنید. نگرانی‌ها و نیازهایتان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.

 

3. ورزش کنید: فعالیت فیزیکی می‌توانید راه خروجی احساسات باشد، مخصوصاً اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس می‌کنید عصبانیتتان شدیداً بالا رفته است، به پیاده‌روی یا دو بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید.

 

4. قبل از حرف زدن فکر کنید:در آن لحظه که از عصبانیت داغ کرده‌اید، خیلی راحت اتفاق می‌افتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.

 

5. راهکارهای ممکن را مشخص کنید:به جای اینکه روی موضوعی که عصبانیتان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید آن مشکل را حل کنید. اتاق نامرتب فرزندتان عصبانیتان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه می‌رسد؟ برنامه شام را عقب‌تر بیندازید یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمی‌کند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.

 

6. جملات "من" دار استفاده کنید:برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند برای توصیف وضعیت از جملات "من" دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید، "تو هیچوقت در کارهای خانه به من کمک نمی‌کنی"، بگویید، "من ناراحتم که بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرف‌ها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی.

 

7. کینه به دل نگیرید:بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بی‌انصافی میشوید. اما اگر بتوانید کسی که عصبانیتان کرده را ببخشید، هر دوی شما می‌توانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقعبینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همانطور که شما دوست دارید رفتار کنند.

 

8. برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ طبعی استفاده کنید:شوخی کردن می‌توانید کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون می‌تواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند.

 

9. مهارت‌های تمدد اعصاب را تمرین کنید:وقتی از کوره در می‌روید، مهارت‌های تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامش‌بخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلی‌بخش می‌تواند کمکتان کند. همچنین می‌توانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطراتتان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.

 

10. بدانید چه زمان باید کمک بگیرید:یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیتتان خارج از کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعد پشیمان شوید یا به اطرافیانتان صدمه بزنید.

 

کلاس‌های کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.

 

کلاس‌های کنترل عصبانیت به شما کمک می‌کند تا:

• یاد بگیرید عصبانیت چیست

• بفهمید چه چیزهایی عصبانیت را در شما تحریک می‌کند

• علائم عصبانی شدنتان را بشناسید

• یاد بیگرید به عصبانیت و ناراحتیتان به طریقی سالم واکنش دهید

• احساسات پنهان خود مثل ناراحتی یا افسردگی را بشناسید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راه‌های پیشگیری از گرایش به خودکشی
سه شنبه 1 مرداد 1392 ساعت 19:49 | بازدید : 250 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

پیشگیری از خودکشی, تمایل به خودکشی

 

وقتی کسی تصمیم می‌گیرد به زندگی خود پایان دهد، دلایل زیادی برای رسیدن به این تصمیم دارد، تصمیمی که یک آسیب اجتماعی را رقم می‌زند و در 10 سال اخیر شکل و شمایل آن تغییر کرده است.

 

در این باره با «محمدعلی محمدی»، آسیب‌شناس گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

 

خودکشی‌ بیشتر در چه بازه سنی‌ای دیده می‌شود؟

آسیب‌اجتماعی سن و سال ندارد؛ اما برخی بررسی‌های اولیه حاکی از آن است که بیشترین خودکشی‌ها در افراد 15 تا 45 سال رخ می‌دهد و تمایل به خودکشی در 12 تا 15 سالگی به اوج می‌رسد؛ زیرا افراد در این دروه بحرانی‌ترین زمان زندگی خود را طی می‌کنند و بروز تغییر در هورمون‌ها زمینه خودکشی را تقویت می‌کند.

 

یعنی سن نوجوانی، سن خودکشی است؟

نه دقیقاً؛ در این سن بچه‌ها به شدت الگوپذیر می‌شوند و در کشور ما نیز به شدت این الگوها به‌خصوص از طریق رسانه‌ها به مردم تزریق می‌شود.در این سن فرد نه فقط به‌ دلیل ناراحتی، گاهی به دلیل تجربه یک حس یا دیدن عکس‌العمل اطرافیان دست به این کار می‌زند؛ یعنی در یک سریال یا فیلم این اتفاق را می‌بیند و دوست دارد که آن را تجربه کند. به‌عبارتی نمایش دادن خشونت در رسانه تشویق جوانان به آسیب‌اجتماعی است. البته در زمانی که فرد به سن بلوغ نیز می‌رسد، به ‌دلیل بروز تغییرات هورمونی با بحران‌های متعدد روبه‌رو می‌شود و در نتیجه افکار نزدیک به خودکشی در این دوران زیاد می‌شود حتی نوجوانان گاهی از روش‌های عجیبی برای خودکشی استفاده می‌کنند.

 

چه تغییری در روش‌های خودکشی ایجاد شده است؟

بررسی روش‌های خودکشی نشان می‌دهد در کشور ما تعدادی از زنانی که می‌خواهند دست به خودکشی بزنند، خودسوزی می‌کنند. استفاده از دارو، سم، پارگی عروق، حلق آویز کردن و پرش از ارتفاع نیز از روش‌های کلی این عمل به شمار می‌رود. البته روش‌های عجیب دیگری نیز در چند سال گذشته گزارش شده است؛ از جمله اپیدمی خودکشی با قرص برنج که در علاوه بر مناطق شمالی کشور به تهران نیز رسیده است. استفاده از این روش نشانه اوج خشم فرد اقدام‌کننده و جوانی وی است. یک روش عجیب دیگر که در لرستان شایع شد، خودکشی بر اثر گچ خوری بود.

 

چطور یک رسانه می‌تواند مرگ را تزریق کند؟

در ایجاد این حس به هیچ عنوان رسانه را دست کم نگیرید. در خودکشی فرد باید به پوچی برسد، این پوچی همان به اصطلاح ته خط است؛ علل زیادی برای رسیدن به این حس وجود دارد اما وقتی ایجاد شد، مرگ‌آور می‌شود. برای نمونه یک نوجوان به دلیل مشکلات خانوادگی مجبور است تمام روز را کار کند، به مدرسه نمی‌رود، خواسته‌هایش برآورده نمی‌شوند در این بین وقتی به خانه می‌آید تا استراحت کند برنامه‌هایی را از تلوزیون یا ماهواره می‌بیند که او را به سمت خودکشی تشویق می‌کند. برای نمونه در برخی سریال‌ها داستان حول محور فردی می‌چرخد که بعد از خودکشی روحش آزاد شده است، برنامه‌هایی از این دست پوچی و هیجان تجربه کردن دنیای پس از مرگ را تبلیغ می‌کنند. این را نیز باید بگویم که پدیده ناهنجار خودکشی در همه کشورها دیده می‌شود و طبق بررسی‌های روانشناسان در جامعه‌هایی که فیلم‌هایی در زمینه خودکشی و مرگ بیشتر نمایش داده می‌شود افراد تمایل به تجربه نوع دیگری از حیات پیدا می‌کنند. نمایش خشونت توسط رسانه‌های دیداری و گزارش با آب‌‌وتاب خشونت در رسانه‌های مکتوب می‌تواند انگیزه قتل و خودکشی را در میان افراد جامعه به خصوص کسانی که در سن نوجوانی قرار دارند، تقویت می‌کند. در واقع خودکشی نوعی واکنش در مقابل کنش خشونت رسانه‌ای است به طوری در جامعه‌هایی که رسانه‌ها فیلم‌هایی در زمینه خودکشی و مرگ پخش می‌کنند افراد تمایل بیشتری برای تجربه چنین زندگی را دارند.

 

خودکشی قابل پیشگیری است؟

به طور حتم می‌توان از آن پیشگیری کرد؛ بهتر است رسانه‌ها به جای پخش فیلم‌هایی درباره مرگ و گسترش غم در جامعه از موضوع‌هایی برای امیدبخشی استفاده کنند. این نکته را نباید از نظر دور کرد که افسردگی نیز منجر به ایجاد حس پوچی و اقدام به خودکشی می‌شود؛ بنابراین باید این بیماری را در مراحل نخست درمان کرد تا به خودکشی ختم نشود. رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف در پیشگیری از خودکشی نقش مثبتی داشته باشند و این موضوع بویژه در رسانه‌های تصویری از اهمیت زیادی برخوردار است. وظیفه همه برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز ناهنجاری‌های جامعه است. با ارائه آموزه‌های دینی نیز می‌توان از افزایش این آسیب کاست. همچنین دور کردن اسلحه، داروهای مرتبط با خودکشی و برخی از سم‌های کشنده آمار قربانیان خودکشی را کم می‌کند. ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای افراد پریشان خاطر، معتاد به مشروبات الکلی و مبتلایان به اسکیزوفرنی از بهترین راه‌های کاهش این آسیب است. البته در کشور ما در مقایسه با آمار جهانی شمار خودکشی خیلی نگران‌کننده نیست بلکه درصد رشد آن است که باید متولیان را نگران کند. در کل پیشگیری از این آسیب نیازمند یک طرح ملی است که اجرای آن با همکاری نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، صدا و سیما، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان و وزارت ارشاد امکان پذیر است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 41
بازدید کل : 6709
تعداد مطالب : 164
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



تعبیر خواب آنلاین




تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اندیشه طلایی روانشناسی کلیدی و پیشرفته,تکنولو ژی فکر و آدرس andishe.talaiee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 164
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 12
:: بازدید ماه : 41
:: بازدید سال : 1168
:: بازدید کلی : 6709